فرودگاه
قرار بود خاله تو فرودگاه از من و اشکان برای آخرین بار عکس بگیره ولی از بس ناراحت بود همه چی یادش رفت وقتی یادش اومد که ما داشتیم میرفتیم سوار هواپیما بشبم یه عکس از دور ازم گرفت. بچه ها همتونو دوست دارم و همیشه به یادتونم بووووووووووس ...
نویسنده :
khale joon
11:08